محل تبلیغات شما

وبلاگ احمد علیزاده فلاح



اگر در جمع طلاب جوان زندگی کرده باشید می بینید صفا موج می زند همیشه همین جور بوده آنها که دهه چهل همراه امام شدند نیز چنین بودند منفعت شخصی برای آنها نیست همیشه حرکت های پر شور و اثر گذار برای آنها است اما چون منفعت عده ای تحت الشعاع قرار می گیرد سعی دارند آن را با گفتارهای مختلف خنثی کنند وگرنه نوشته یک پلاکارد این قدر جلوه ندارد نمی دانم چرا بعضی از بزرگان که استاد اصول هستند و مفهوم موافق و مخالف تدریس می کنند چرا مفهوم گیری عده ای از یک بیت شعر را بدون تحلیل و بررسی می پذیرند چرا نیامدند برداشت درست از آن ارائه دهند ؟ چرا باید همراه افرادی شوند که دنبال خنثی سازی حرکت طلابند ؟ آیا واقعاً  این جمله اقرار به قتل و تهدید به قتل است؟ یا اینکه اخطاری است برگرفته از آیه انَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ ؟ نمی گم درست است یا غلط . می گویم تنها آن مفهوم را نمی رساند پس چرا تسلیم مفهوم گیری بعضی از مغرضین می شوند؟و آیا امکان ندارد یک نفر از جریان مخالف تجمع این پلاکارد را آورده باشد برای بهره برداری ی و خنثی سازی حرکت طلاب ؟ و. اما آقای ازغندی یک مکلاست از حوزه است و خبر دارد پس تخطئه کردن ایشان نیز شایسته نیست.

به اطلاع دانشجویان گرامی می رساند امتحان درس تفسیر موضوعی به صورت تستی تشریحی از کتاب آشنایی با قرآن جلد 4 (تفسیر سوره نور) استاد شهید مطهری است .
محدوده امتحان:
دانشجویانی که حضور فعال در درس داشته اند تا اول آیه 35 سوره نور حدود صد صفحه اول کتاب و دانشجویانی که حضور کمرنگی داشته اند تا پایان کتاب

یادم نمی رود در سال های اول انقلاب که دانش آموز بودم ایام دهه فجر شور و حال زیادی داشت مدرسه ها برنامه سرود و نمایش و . داشتند یکی از آن نمایش ها که در ذهن من باقی مانده است و می بینم هنوز هم همین گونه است براتون نقل می کنم :
دست فروشی تعدادی جاروی بافقی کنارش بود و جار می زد جاروی بافقی مثلاً 2 تومن افراد از کنارش رد می شدند و کسی حاضر نبود بخرد !
شخص رندی از آن  جا می گذشت به دست فروش گفت: چقدر کاسب بودی؟
گفت: هیچی کسی نمی خرد!
مرد گفت: من کاری یادت می دهم که همه جاروهایت را بخرند!
دست فروش چه کاری؟!
رهگذر :بنویس جاروی مشهدی است فقط یکی از روی دفترچه می دهم به قیمت 4 تومن !
مرد دست فروش گفت آقا دو تومن نمی خرند چهار تومن؟!
رهگذر گفت: تو این کار را بکن نتیجه اش را می بینی ! 
دست فروش گوش به حرف او کرد اطلاعیه زد جاروی مشهدی دونه ای چهار تومان فقط یکی با دفترچه مردم صف کشیدند و فروش خوبی داشت القصه .
چند روز پیش در جلسه ای که خودم هم فکر نمی کردم بعد از چند سال که بنده را دک کرده بودند با نظر مساعد ریاست جلسه وارد شدم بعضی از دست اندر کاران جلسه ضمن احترام چندین بار تلویحاً  یا بهتر بگویم تصریحاً  اعلام فرمودند و به ما رساندند که دیگه تکرار نشود فکر کنم یکی یا دوتای دیگر نیز مانند بنده بودند راستش را بخواهید من هم حق را به آنها می دهم حالا چرا بماند.
دستور جلسه همراه با تذکر به ما شروع شد مشخص بود که باید قدر و اندازه خود را می دانستم و هیچ نمی گفتم و مثل بچه عاقل فقط گوش می دادم و مثل بز اخفش سر تکان داده که علامت فهم و فخامت است !
قرار شد ابتدا مهمان جلسه گزارشی از زحمات خود در تدوین اساس نامه ای را بیان کند تا حضار نظر بدهند ایشان با وساطت بزرگی حاضر به قبول زحمت شدند و اگر علاقه ای به بافق و بافقی نداشتند و وساطت ایشان نبود این مهم حاصل نمی گشت !

راستی یادم نبود ابتدا قصه دیگری را برایتان بگویم بعد جریان جلسه را خدمتتان عرض کنم چند ماه پیش زنگم زدند که جلسه ای دعوتید رفتم صحبت از همین اساس نامه بود هرکسی نظری داد قرار شد اعضای جلسه چند اساس نامه مطالعه کنند و بیایند تا بر اساس آن بتوانند اساس نامه بنویسند جلسه بعد چند نفری چند اساس نامه مطالعه کرده بودند یکی از دوستان بافقی که بیشتر کار کرده بود گفت کار شاقی نیست با استفاده از اساس نامه های استاندارد ما نیز اساس نامه می نویسیم بعضی از اعضا نیز تأیید کردند اما مهمان جلسه که با خواهش و تمنا در جلسه حضور یافته بود به ما فهماند که اولاً  عجله نکنید دوماً اساس نامه نویسی بسیار مهم است و باید داد به دست کاردان ووو
اما در این جلسه تمام گزارش کاردان بند هایی از اساس نامه های دیگر بود که ابائی در ابراز آن هم نداشت بله شیر فهم شدم که جاروی بافقی دو تومن هم خریدار ندارد ولی همان را از دیگران بیشتر هم می خرند!
دانشگاه در یزد بعد از انقلاب بوده است بله قبلا دانشسرای عالی بوده که تربیت معلم را به عهده داشته است و به برکت انقلاب یزد الان باید گفت یک شهر دانشگاهی است با انواع مختلف و سلایق مختلف و رشته های متفاوت .
این دو نهاد دو بال پیشرفت هستند که در کنار هم کشور به ترقی می رسد و وحدت حوزه و دانشگاه همان وحدت در هدف است که ترقی ایران اسلامی است نه آنکه حوزویان دروس دانشگاهی بخوانند یا دانشگاهیان دروس حوزه  بلکه یعنی هر کدام برای پیشرفت این مملکت قدم بردارند و اگر این هدف با شد دانشگاه و حوزه جدای از هم نیستند و همیشه در کنار همند.

حوزه علمیه در یزد سابقه دیرینه دارد و به قرن ششم بر می گردد که نشان از اهتمام یزدی ها به علم دارد مقاله ذیل از سید علی رضا كباری - حوزه‎های علمیه شیعه در گستره جهانگویای این مهم است:
دوره نخست
این دوره از قرن چهارم تا نهم هجری را شامل می‎شود. هرچند در قرون اولیه این شهر به نام عالمی بر نمی‎خوریم، لیكن حضور امامزاده محمد بن علی بن عبیدالله بن احمد شعرانی بن علی عریضی بن جعفر صادق ـ علیه السلام ـ و اقامت وی در این شهر قدمت تشیع در این سامان را به عصر عباسی می‎رساند. امامزاده محمد در زمان عباسیان به صورت درویشان از بغداد متوجه خراسان شد، تا به شهر یزد رسید، والی شهر در اثر خوابی كه دیده بود مقدم وی را گرامی داشت و دختر خویش را به همسری او درآورد و در كوچه حسینیان خانه‎ای برای او ترتیب داد.[1]
ابوجعفر محمد بن علی» در زمان حكومت فخرالدین بویهی در سال 380.ق وارد یزد شد و حاكم یزد یكی از خویشان فخرالدوله بوده بدین ترتیب تشیع در قرن چهارم هجری به یزد راه یافته است، لیكن شیخ آقابزرگ در طبقات اعلام الشیعه » از علمای این قرن نام نمی‎برد. اما گفتنی است كه حضرت امام رضا ـ علیه السلام ـ به هنگام مهاجرت به خراسان از شصت كیلومتری یزد، خرانق» كه اینك به مشهدك» مشهور است، عبور نموده و گویا این مكان محل عبادت و نماز حضرت بوده است.[2]
علامه تهرانی در قرن ششم از تاج الدین یزدی» نام می‎برد كه از احفاد امام زاده جعفر از فرزندان علی عریضی است.[3] شمار عالمان شیعه حوزه یزد در قرن هفتم به سه نفر می‎رسد[4] كه شاید آمار دقیقی نباشد. چون در بین سالهای 590 تا 673 هجری كه اتابكان یزد یكی از فروع بنی كاكویه حكومت داشتند، مدارسی را در یزد بنا نهاده‎اند. برخی از مدارس قرن ششم و هفتم حوزه علمیه یزد به قرار زیر است:
1. مدرسه دومناره
بانی آن ابوجعفر علاء الدوله بن مجدالدوله كالنجار بود كه در سال 504.ق وارد یزد شد و مدرسه دومناره و گنبدی جهت دفن خود بنا نمود. اتمام بنای مزبور در سال 517.ق بود.
2. مدرسه كیانرسر
یكی از فرماندهان علاء الدوله به نام كیانرسر» در محله سر ریگ این مدرسه را بنا نمود. آثار آن تا قرن نهم باقی بود.
3. مدرسه كیاشجاع
كیاشجاع برادر كیانرسر مدرسه‎ای جنب مدرسه برادرش بنا نمود.
4. مدرسه عطاخان
علاء الدوله عطاخان در نزدیكی مدرسه دومناره، مدرسه‎ای با گنبدخانه ساخت.
5. مدرسه دومناره
علاءالدوله گرشاسب فرزند علاء الدوله ابومنصور فرامرز مدرسه مزبور را در سال 523.ق ساخت.
6. مدرسه اتابك
ركن الدین سام بن لنگر (متوفی 590.ق) اتابك یزد در زمان سلطان ارسلان بن طغرل نزدیك دروازه مهریجرد مدرسه‎ای بنا كرد.
7. مدرسه عزّالدین لنگر
عزّالدین لنگر (متوفی 604.ق) برادر اتابك، مدرسه‎ای بنا نهاد.
8. مدرسه وردانزور
وردانزور (متوفی 615 .ق) فرزند عزّالدین لنگر مدرسه‎ای دومناره در میان بازار شهر نزدیك بازار دلالان بنا كرد.
9. مدرسه كیكاوس
معزالدین كیكاوس (متوفی 610.ق) بر در دولتخانه در شارع بازار سلطان ابراهیم» مدرسه‎ای ساخت.
10 مدرسه قطب الدین
ابومنصور سپهسالار مشهور به سلطان قطب الدین» (متوفی 626.ق) بر در خانه مدرسه‎ای بنا كرد.[5]
همچنین علامه تهرانی در قرن هشتم نام چهارتن از علمای یزد را نام برده است[6] كه در قرن نهم به دو نفر تقلیل یافته است.[7] حال آنكه در این دو قرن بیست و هشت مدرسه در یزد وجود داشته است.
اگر صحت آمار طبقات اعلام الشیعه را بپذیریم باید گفت كه مدارس فوق به برادران اهل سنت اختصاص داشته است.
 
دوره دوم
این دوره از قرن دهم تا قرن پانزدهم را شامل است. با روی كار آمدن صفویان، تشیع در این سامان نیز رو به رشد نهاد چنانكه یحیی بحرانی یزدی» در قرن دهم در شمار شاگردان محقق كركی» درآمد و التحفة الرضویة» را تألیف نمود.[8]
علامه تهرانی در قرن دهم از هشت عالم شیعه در یزد نام برده است[9] كه شمار آنها در قرن یازدهم به نوزده نفر می‎رسد[10] و در قرن دوازدهم به بیست و یك نفر افزایش می‎یابد.[11] مدارس این دوره عبارتند از:
1. مدرسه اسحاقیه (مدرسه مصلی)
2. مدرسه شفیعیه
3. مدرسه روی میدان شاه
4. مدرسه خان
5. مدرسه و مسجد ملااسماعیل
6. مدرسه شاهزاده
در قرن سیزدهم با دانشمندانی چون سید احمد بن سید محمد حسینی اردكانی یزدی»، ملا محسن یزدی» ملا عبدالخالق بن عبدالرحیم یزدی» روبه رو هستیم كه حوزه یزد از وجود آنان بهره برده است.
ملا محسن یزدی» در این قرن كتاب مهیج الاحزان» را تألیف نمود كه به گفته صاحب ریحانة الادب، وی خواست اخبار معتبر درباره عزاداری را در این اثر تدوین نماید.
البته شخصیت‎های فرزانه و سترگی چون سید محمدكاظم طباطبایی یزدی» نیز به این شهر منسوب هستند كه با تألیف عروة الوثقی» و تدریس فقه استدلالی در نجف اشرف مبانی فقه شیعه را استوار ساختند.
اینك پنج مدرسه شفیعیه، مدرسه كوچك خان، مدرسه بزرگ خان، ملا اسماعیل و محمد حسین لاری دایر می‎باشند.[12]
-----------------------
[1] . تاریخ یزد، جعفر بن محمد بن حسن جعفری، صص130 و 131، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1343.ش  و نیز مهاجران آل ابوطالب، صص434 و 435.
[2] . یادگارهای یزد، ج1، ص280.
[3] . الثقات العیون، ص38، تاریخ یزد، ص100.
[4] . الانوار الساطعة، ص207.
[5] . تاریخ مدارس ایران، صص149ـ151.
[6] . الحقائق الراهنة، ص240.
[7] . الضیاء اللامع، ص151.
[8] . احیاء الداثر، ص274.
[9] . همان، ص275.
[10] . طبقات اعلام الشیعه، ج5، ص640.
[11] . همان، ج6، ص821.
[12] . گنجینه دانشمندان، ج7، ص422.

تنبلی و کسلی ، کم کاری و راحت طلبی موجب ضعفاقتصادی است تلاش و کوشش ، همت و پشت کار موجب تعالی اقتصادی است آیات قرآن که درذیل خدمتتان تقدیم می گردد گرچه ناظر به مباحث معنوی است ولی بر این مهم نیز دلالتدارد.

خداوند تبارک و تعالی در سوره لیل می فرماید: "انسعیکم لشتی ؛ سعی و تلاش و کوشش شما در زندگی گوناگون و مختلف است . " زندگیبا تلاش و کوشش آن هم فراگیر و همه جانبه باید باشد در زمینه های مختلف و با توازنباید فعالیت صورت گیرد اگر در یک بعد باشد و مختلف و فراگیر نباشد جامعه دچار ضعفخواهد بود و آسیب پذیر است.

آری تلاش و کوشش زمینه ساز رشد و ترقی است و اینسنت خدا است هر کشور و جامعه ای که بتواند بیشتر زحمت بکشد بیشتر بهرمند خواهد بوداین یک اصل است تلاش و کوشش همه جانبه موجب دست یابی به دنیاست  و از آیات بعد استفاده می شود ماندگاری وپایداری آن با تقوا و انفاق و راستی هاست که اگر تکبر و بخل و دروغ انگاری آمدموجبات سقوط فراهم می شود .

 چنانکهدر آیه 112 نحل کفران نعمت را موجب از کف رفتن نعمت می داند:

وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً كانَتْ آمِنَةًمُطْمَئِنَّةً یَأْتِیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِاللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا یَصْنَعُونَ؛ خداوند (براى آنها كه كفران نعمت مى‏كنند) مثلى زده است: منطقه آبادى را كه امن وآرام و مطمئن بوده، و همواره روزیش بطور وافر از هر مكانى فرا مى‏رسیده، اما نعمت خدارا كفران كردند، و خداوند بخاطر اعمالى كه انجام مى‏دادند لباس گرسنگى و ترس را دراندامشان پوشانید.

و در سوره اعراف آیه 96 هر دو جانب را بیان کردهاست:

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْالَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْبِما كانُوا یَكْسِبُونَ ؛و اگر مردمى كه در شهرها و آبادیها زندگى دارند ایمان بیاورندو تقوى پیشه كنند بركات آسمان و زمین را بر آنها مى‏گشائیم ولى (آنها حقایق را) تكذیبكردند ما هم آنان را به كیفر اعمالشان مجازات كردیم.

از مجموع مطالب بالا به دست می آید عامل ضعفاقتصادی یکی کم کاری و همه جانبه نبودن فعالیت هاست و دیگری کفران نعمت است.

پس باید سعی را نهادینه کرد و سعی تلاشگران رادید خداوند می فرماید: " ان هذا کان لکم جزاءً و کان سعیکم مشکوراً"انسان/22


هفته نامه تاریخ شفاهی شماره 151مورخ 7/ اسفند/1392 مطلبی را از خاطرات تاج الملوک همسر دوم رضا شاه و مادر محمدرضا شاه از کتاب خاطرات تاج الملوک صفحه 135 نقل کرده بود که گویای روشی ابتکاری در مهار ی در رده بالاها و اختلاس گران دارد متن کلام تاج الملوک چنین است:
شما می‌دانید که در میهمانی‌ها رجال طراز اول دعوت داشتند. نخست وزیر، وزراء، وکلا، و امرای درجه اول ارتش و صاحبان ثروت مثل حبیب آقای ثابت و یا علی آقای رضایی و امثالهم. قاشق و چنگال و کارد و وسائل روی میز یا طلا و مطلا بودند یا نقره اصل! حالا من اگر بگویم که در هر میهمانی، از این قبیل اغلب وسایل روی میز مفقود می‌شد چه می‌گوئید؟! این رجال که از مال دنیا غنی و‌ بی‌نیاز و از افراد طبقه اول مملکت بودند موقع شام قاشق و کارد و چنگال را می‌یدند! یک دفعه مچ یک سپهبد ارتش را موقع گذاشتن قاشق و چنگال در جیبش گرفته بودند و او گفته بود به خاطر یادگاری جشن امشب، تصمیم به این کارگرفته است!».

وقتی ملاحظه شد میهمانان دستشان کج است دربار دستور داد در میهمانی‌ها هر کدام از میهمانان که مایل هستند یادگاری داشته باشند از وسائل روی میز هر چه مایل هستند بردارند! خوب شما می‌دانید که قبل ازآن که سازمان امنیت (ساواک) درست شود، ارتش از زمان رضاشاه دستگاه اطلاعاتی داشت. این دستگاه اطلاعاتی مرتب خبر می‏آورد که فلان سپهبد یا فلان فرمانده لشکر جیره سربازها را ی می‌کند! به یک آقای تیمسار خانه می‌دادند. اتومبیل آمریکائی می‌دادند، حقوق بالا می‌دادند، مسافرت خارجی می‌فرستادند و تازه می‌رفت از جیره سربازها هم ی می‌کرد! دریک کلمه بگویم همه بودند فقط شدت و ضعف داشت!

من یک خانه در داخل شهر داشتم که گاهی اوقات برای دور بودن از تشریفات کاخ و برای دور بودن از محیط دربار به آنجا می‌رفتم و با دوستانم مثل آدم‌های معمولی نشست و برخاست می‌کردم. یک دفعه این خانه را زد و مقداری از اموال گرانبها را برد. آن موقع سرهنگ بهزادی رئیس آگاهی بود. مدت‏ها از این قضیه گذشت وعلیرغم فشار ما پیدا نشد که نشد. یک شب در یک میهمانی یک خانم جوان را دیدم که گردنبند به سرقت رفته مرا به گردن داشت! او را صدا کردم و در مورد گردنبند پرسیدم. معلوم شد از معشوق خودش سرهنگ بهزادی هدیه گرفته است! فردا صبح قضیه را پیگیری کردم و معلوم شد رئیس آگاهی چند را گرفته و ها برای استخلاص خود رشوه‌های کلانی از جمله گردنبند مرا که از ملک سعودی هدیه گرفته بودم به رئیس آگاهی داده‏اند و رئیس آگاهی هم بدون آنکه متوجه شود این گردنبند همان گردنبند من است آن را به معشوقه خود هدیه داده بود! همین امرباعث شد که رئیس آگاهی را دراز کنیم! البته چه فایده؟ یک می‌رفت و یک دیگرمی‌آمد.»َ

مدیر اقتصادی باید دارای شامه قوی باشد حوادث را رصد کند تا بتواند زودتر بحران را پیش بینی کند و برای آن برنامه مدون داشته باشد  او باید دارای ضریب هوشی بالایی باشد یکی از دوستان می گفت سرمایه گذاری کشور روی علوم تجربی و مهندسی و کم توجهی به علوم انسانی که یکی از آنها هم اقتصاد است ضعف در اقتصاد را نوید می دهد به قول ایشان بسیاری از کشورها بیشتر همتشان علوم انسانی است و قائلند متخصصین علوم تجربی و فنی ومهندسی را می شود از سایر کشورها دعوت به کار کرد اما کارشناسان و نظریه پردازان علوم انسانی را نمی شود نمی توان مدیر و اقتصاد دان و جامعه شناس و. را وارد کرد و کشور را به آنها سپرد و اطمینان کرد.
آری مدیر اقتصادی باید بتواند شواهد را تحلیل کند پیش بینی کند و برنامه مناسب ارائه دهد که مقبول حکومت ها و مردم واقع شود فارغ از جناح بندی های ی اقدام کند اگر مدیر اقتصادی خود را وام دار شخص یا گروهی بداند نمی تواند تصمیمی رشیدانه بگیرد و پازلی که یک قطعه آن جابجا گذاشته شود تصویر نکو را نشان نمی دهد قرآن این مدیر یت را متعلق به حضرت یوسف می داند که از یک خواب مبهم مشکل بزرگ اقتصادی را پیش بینی کرد خیلی ها خواب را شنیدند و خواستند تعبیر کنند ولی یوسف است که بدان دست یافت پیش بینی کرد بعد از این هفت سال قحطی خواهد آمد راهکار یوسف ذخیره سازی غلات بود آن هم هوشمندانه با توجه به سیلوهای آن روز در خوشه نگهداری شود که بر اثر نمناکی سبز نشودو . حکومت به یوسف اعتماد کرد و مردم پیروی کردند خود و دیگران را از قحطی نجات دادند قطعاً فشار فراوانی را تحمل کردند تا بتوانند ذخیره سازی کنند اما اعتماد دولت و ملت به مدیر یت توانمند یوسف راهگشا بود .
خلاصه این که مدیر اقتصادی باید جلوتر از زمان حرکت کند بتواند اعتماد سایر دستگاه ها را به خود جلب کند و مردم را با خود همراه کند از پیله فرد گرایی و گروه گرایی بیرون آید فقط هدفش اعتلای اقتصادی کشور باشد

هر پدیده ای می تواند علل متعددی داشته باشد این گونه نیست که برای هر پدیده اجتماعی صرفاً یک علت وجود داشته باشد و مانند فلاسفه بگوییم :"الواحد لایصدر الا عن الواحد و الواحد لایصدر عنه الا الواحد" بلکه می تواند علت های پنهان و آشکار زیادی داشته باشد که بدون شناخت همه و توجه به همه آنها نمی توان تصمیم درستی در مورد آن گرفت و چه بسا یک سو نگری باعث تشدید بحران نیز بشود مثلاً همین ضعف اقتصادی که مانند کلاف سر در گم در آمده مطمئناً از روزی که نشانه های آن پیدا شد دولت محترم سعی در مهار آن داشته ولی مانند آتش نشانی که هر قسمت آتش را خاموش می کند قسمتی دیگر شعله ور می شود و باز همه گیر می شود نتوانست آن را مهار کرده و کلاف سردرگم را برای رشته زندگی مردم احیاکند .
اقتصاد دانی می گفت: شک ارزی در همه دولت ها در کشور پدید آمده همه دولت ها در دوره اول افزایش قیمت ارز را (که ناشی از توان خرید ما با کشورهای طرف معامله ما است) سرکوب می کنند و در دوره دوم این اتفاق می افتد و مانند زله عمل می کند قسمتی از بازار را ابتدا و بقیه را با پس لرزه ها به هم می ریزد و باید امداد رسانی فوری و برنامه ریزی اساسی مد نظر قرار گیرد.
بنده تخصصی در این وادی ندارم ولی می شود گمان کرد قابل پیش بینی است و با علت یابی درست مانع آن شد .
به هر حال ضعف اقتصادی ناشی از یک علت نیست علت اقتصادی ، فرهنگی ، ی، اجتماعی و. دارد بنده با توجه به آشنایی نسبی که به آیات و روایات دارم سعی خواهم کرد در چند یادداشت پیش رو به علت آن از نگاه قرآن و عترت بپردازم ولی باز یاد آور می شوم اینها تمام علت نیست ولی به عنوان جزء علت قابل بررسی است.
این رشته سر دراز دارد

آخرین جستجو ها

nascyastunab وبلاگ نماز زیباتریرین تجلی عبودیت تجهیزات آشپزخانه صنعتی اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها فدرال چت شفاخانه طراحی سایت و اپلیکیشن شازین loutenkuga Iran links | لینکهای پر بازدید اینترنتی تــنــهــای بــی ادعـــــــــــــــا